Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:8.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:107%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

همرنگ جماعت شدن چقدر سخته....

سخته کسی باشی که همه میخوان...ینی اصن نمیشه...

خیلی سعی کردم اروم شم اما نشد...

حتما باید گریه کنم بعد...الانم دیگه خوب میشم...

نمیدونم چرا نمیشه...

میخوام عوض شم...

عوض شم تا بتونم بی تفاوتی هارو راحت تر قبول کنم...

میخوام راحت قبول کنم که هرکی میگه دوسم داره...که دوسم نداره!!!

تنها که باشی همه ی دنیاهم که باشن...بازم تنهایی...

نمیشه کاریش کرد...

سخته حرفایی که ته گلوت میمونه رو هضم کنی...

بخوری و بالا بیاری...

گریه کنی اما اروم نشی...

بدونی خدا هس...

اما حسش نکنی...

نتونی بفهمیش...

احساس میکنم خدا دلش گرفته ازم...

ازم بدش اومده..

اخه من خیلی بنده ی بدی هستم براش....

دیگه خلاصه خواستم بگم مث همیشه دلم گرفته از همه...

.

.

ای خدای مهربون دل گرفته...

از این ابر نیمه جون دلم گرفته....

از زمین و آسمون دلم گرفته......

.

.

.

تو ببخش فقط همین....دلم گرفته..

بَچـــه هـاـی اَولــی(دبیرسـ×ـتآن) یـه سِــرـی پآوِر پونت وآس درس مطآلعآت پیدآ کَردَم خیلــی مَحشـ×ـرن:

بِـ درد مَن کِـ خیلـی خورد ؛

اگـهـ خوآسـ×ـتین اسـ×ـتفآده کُنین :)

مطـــــآلعات

یا حسین

دوباره رنگ چشاتو خیال عاشقی با تو این دل آروم نداره نداره نداره

شبام و خواب نوازش دوباره هق هق و بالش گریه یعنی ستایش

ستایش تو و چشمات دلم هنوز تورو میخواد دل بازم پر زده واسه عطر نفس هات

اتاقم عطرتو داره دلم گرفته دوباره کار من انتظاره

یه عکس و درد دلامو میریزه اشک چشامو هم تمومی نداره نداره نداره

صدای باد ِ و کوچ ِ  داره تو خونه میپیچه قلبم آروم نمیشه

بغل گرفتمت انگار دوباره خواب ِ و تکرار باز نبودی و من تکیه دادم به دیوار

ستایش یعنی این دیوونگی ها شبیه حس خوب تو دل ما

نگاه کن تو چشای بی قرارم چقد این لحظه ها رو دوست دارم

تصور میکنم پیشم نشستی چقد خوبه چقد خوبه که هستی

ستایش یعنی این حسی که دارم نمیتونم تورو تنها بزارم

یه دوشِ آبِ گــــرم ...
یه لباسِ راحـــــت ...

یه چـــای تازه دم ...

یه موسیـــقی ملایــــم ...

به درک که خیـــلی از مشــــکلات حل نمیشه